پيام‌هاي اتاق

و آرام‏آرام به سكون و آرامش مي‏رسيدم.

خب دوستان بسم الله در خدمت شماييم با *نظرها، برداشت‌ها و...* شما.

عزيز اين جملات رو بارها خوندم و چيزي جز حسرت ازش نبرده ام. نه فهم دارم و نه درک که اين عزيز چه مي گويد و حرفهايش يعني چه؟ اين جز اين است که او فقط معبود خويش را مي بيند و همه فکر و ذکرش اوست؟ چنان در قلبش سوز و عشق وجود دارد که قالب بدن تحملش را ندارد و مثل آتشفان فوران مي کند و مجبور است به چاه کاغذ روانه اش کند. حسرت آن شور و عشق بر دل نماند إن شاء الله.

* بسم الله الرحمن الرحيم* 1- اولين برداشت استغناء عن الناس است. يعني شهيد چمران رحمت‌الله عليه در خودش نياز به توجه مردم را نمي‌ديد.2-هيد اهل درد بوده و در عين چهره آرام و همراه طمانينه‌اش دروني متلاطم و پر از درد داشته که محرمي جز کاغذ نميافته3- اين کار شهيد مسکن دردهاي نگفتني اش بوده و او را براي انجام امور سخت مهيا مي‌کرده تا شهيد بتواند از پس کار هاي سخت به راحتي بر بيايد. 4- ...

دوستان از اين جور برداشت‌ها براي يک ديگه داشته باشيم. تا بتونيم از اين سروران و از اين راه رفته ها الگوي خوبي براي بهتر زندگي کردن بگيريم. ممنون از شما.

ميخواستم بگم گاهي اين اتفاق افتاده برام افتاده که فقط با نوشتن روي کاغذ اروم شدم ولي نظر پراز سوز و گداز حناب هاتفي و نکته سنجي جناب قمي رو که ديدم خجالت کشيدم از گفتنش... البته اينم که گفتم فقط واسه خالي نبودن عريضه بود...

درسته

ادامه نميديد جناب قمي؟

لينک پيام دوم: http://roozedidar.parsiblog.com/Rooms/2563/6586736/